تکنولوژی

گاهی اوقات با تفکرات بیهوده افکار و ذهنیات خود را مغشوش و درگیر می کنیم و در افسردگی ما نقش زیادی ایفا میکند می خواهیم اینگونه تفکرات را بررسی و روش های رهایی از آن ها را به شما آموزش دهیم دیدگاه روانکاوها در این زمینه چیست ؟

افسردگی علل مختلفی دارد که می توان به عنوان نمونه به افکار خودآیند ناکارآمد اشاره داشت.

افسردگی علل مختلفی دارد که می توان به عنوان نمونه به افکار خودآیند ناکارآمد اشاره داشت. در واقع این افکار قابل قبول و موجه به نظر می رسند، با این حال ادراکات تحریف شدن را منعکس کرده و با احساسات منفی مانند غم، اضطراب، خشم و ناامیدی مرتبط هستند.

عباراتی مانند “من بازنده ام”، “او تند و سریع است” به اصطلاح برچسب زنی هستند؛ در حالی که “من طرد خواهم شد” یک پیشگویی و “من تحمل اضطراب را ندارم” فاجعه سازی است.

“فرض های ناسازگارانه” از دیگر دلایل ایجاد افسردگی است این فرض ها عقایدی درباره آنچه شما فکر می کنید باید انجام دهید دربرمی گیرد. آنها قوانینی هستند توسط افراد افسرده و فکر می کنند باید آنها را داشته باشند.

“من باید توسط همه تایید شوم”، “باید از خودم برای شکست هایم انتقاد کنم” و عباراتی از این دست، جزء فرض های ناسازگارانه هستند.
فرد افسرده اغلب بر کمبودها تمرکز دارد و در آن اغراق می کند. این افراد حتی ممکن است خود را غیرقابل دوست داشتن، زشت، کودن، ضعیف و یا حتی شیطانی بدانند.

در دیدگاه روانکاوی، افسردگی به مسائل دوران کودکی و ناهشیار بیمار مربوط می شود،  اکثر افراد در افکار و احساسات منفی گیر می کنند و این منجر به اجتناب و منفعل بودن بیشتر می شود.
همچنین افسردگی اساسی، مزمن (dysthmia)، افسردگی فصلی و پس از زایمان و اختلال خلقی ناشی از موارد را به عنوان اقسام این بیماری میتوان برشمرد.